مشکلات، قوه تفکر ما را از بسیاری از جهات درگیر می کنند، اما در آخر می توان آنها را به یک معادله اساسی ساده تبدیل و حل کنیم. برخی از آدم ها خودشان را با مشکلتشان تعریف می کنند، در واقع مشکلات زندگی شان بخشی از وجودشان شده است و گویی مشکلات به آنها می گوید که در زندگی چه مسیری را بپیمایند! خوب است بدانید مغز ما به راحتی می تواند تسلیم مشکلات زندگی مان شود اما از طرفی دیگر چنان قدرتی دارد که می تواند با هر مشکلی مواجه شود و آن را رفع کند. این قدرت مهارت حل مساله نام دارد که در ادامه به توضیح آن خواهیم پرداخت. مشکلات هر قدر هم که با اهمیت باشند نباید تهدیدی برای سلامتی و حال خوب ما باشند. در حقیقت هر مشکلی یک مانع در مسیر زندگی است و وقتی موانع را برطرف کنیم به عنوان متفکر و انسان رشد خواهیم کرد. به هر پیشرفت بزرگی در هر زمینه کاری فکر کنید، مثل یک ایده عالی، یک محصول عالی، یک داستان عالی یا یک روش درمانی عالی، میبینید که در تمام این مسیرها اشخاصی وجود داشته اند که سدهای کوچک و بزرگی را برداشته اند. یکی از کلیدهای موفقیت آمیز عملکرد خانواده، توانایی آنها در حل مشکلات است. هر خانواده ای با یک سری مشکلات در زمان های مختلفی مواجه می شود. در همین راستا تحقیقات نشان می دهند خانواده هایی که توانایی حل مسئله خوبی دارند، در زمان بروز مشکل عملکرد بهتری دارند و آن را به خوبی حل می کنند. اما خانواده هایی که از حل مسئله اجتناب می کنند یا در رسیدگی به بسیاری از مشکلات خود ناتوان به نظر می رسند، سختی های بیشتری را متحمل می شوند و اعضای آن، در آینده با مشکلات روان شاختی بیشتری سر و کله خواهند زد. کودکان نیز زمانی که مهارت حل مسئله را می آموزند، اعتماد به نفس آنها تقویت می شود، مشکلات رفتاری کمتری خواهند داشت و با دیگران بهتر کنار می آیند. این امر آنها را قادر می سازد تا در مدرسه و در روابط با دوستان و افراد بزرگتر از خود، بهتر عمل کنند. علاوه بر این مهارت حل مسئله منجر می شود تا کودکان سلامت عاطفی قوی تری داشته باشند و با چالش های زندگی به طور موثرتر رو به رو شوند و آنها را حل کنند. هر خانواده ای باید توانایی حل مشکلات خود را داشته باشدکه این مسئله موجب بهبود عملکرد خانواده در برهه های مختلف زمانی می شود. مشکلات خانوادگی در هر شکل و اندازه ای وجود دارد. برخی از مشکلات شامل تصمیمات روزمره درمورد پول یا حمل و نقل فرزندان به مدرسه است. این نوع مشکلات را مشکلات ابزاری می نامند. مشکلات دیگر ممکن است مربوط به احساسات و عواطف یکی از اعضای خانواده باشد و همانطور که می دانید به آنها مسائل عاطفی می گویند. برخی مشکلات نیز می توانند هم ابزاری باشند هم عاطفی. به عنوان مثال، رفتن کودک برای اولین بار به مهد کودک ممکن است نیاز به رسیدگی به موضوعات ابزاری در زمینه حمل و نقل و همچنین مسائل عاطفی مربوط به ترس کودک از بودن در یک مکان جدید و ناشناخته باشد. خانواده هایی که مهارت حل مسئله را آموخته اند به احتمال زیاد هر دو نوع مسئله را می توانند به خوبی حل می کنند، اما خانوادههایی که با ابرازهای هیجانی نا مناسب و یا انکار و اجتناب با مشکلات رو به رو می شوند، نه تنها در حل مشکل به وجود آمده ناتوان هستند، بلکه نحوه رفتار آنها میتواند تاثیرات مخرب و ماندگاری همچون اضطراب و افسردگی را بر روی هر یک از اعضای خانواده بگذارند. لذا آموختن مهارت حل مساله از اهمیت بسیار زیادی برخوردار است. سه الگوی مختلف تصمیم گیری در خانواده ها در هنگام مواجهه با مشکل وجود دارد، که از منظر کارایی، جو خانوادگی و مشارکت اعضای خانواده مورد بررسی قرار می گیرد. این الگوها عبارتند از: توجه داشته باشیدبرخی از مشکلات خانوادگی ممکن است راه حل کاملی نداشته باشند. مثلا، یکی از والدین ممکن است دچار ناتوانایی جدی بشود که مانع از ایفای نقش او به عنوان همسر/والدین شود که در چنین شرایطی ممکن است اعضای خانواده بپذیرند که دستیابی به برخی از اهداف آنها امکان پذیر نیست. تایید این نکته مهم است که برخی مشکلات راه حلی ندارند و تلاش بیشتر برای حل آنها نتیجه ای معکوس دارد. در چنین شرایطی می توان از حل مسئله برای یافتن راه هایی برای بهینه سازی وضعیت استفاده کرد. حل مسئله برای والدین به عنوان والدین، نحوه مدیریت هرگونه مشکل یا اختلاف در روابط خود بر فرزندان شما تاثیر می گذارد. با مدیریت مثبت و سازنده ی مشکلات، می توانید فرزندان خود را از نکات منفی مواجهه با مشکل،محافظت کنید. در واقع وقتی شما و شریک زندگی خود با هم راه حلی پیدا می کنید، به همه خانواده کمک می کنید روابط شادتر، سالم و قوی تری داشته باشند. مهارت حل مساله به شما کمک می کند در هنگام رویارویی با مشکل: قبل از شروع حل مسئله، بهتر است برخی از قوانین اساسی را تنظیم کنید و این کار را با مشارکت همسرتان انجام دهید. در ادامه به چند نکته در پایه گذاری قوانین اساسی حل مسئله اشاره شده است. حل مسئله مهارت مرحله به مرحله است که مانند سایر مهارت ها، توسط تمام اعضای خانواده قابل یادگیری است. شش مرحله زیر به شما کمک می کند تا روند حل مسئله را در خانواده خود ایجاد کنید. اولین قدم در فرایند حل مسئله و تصمیم گیری ، شناسایی مسئله است. دانستن مسئله نیمی از راه است. اگرچه اولین مرحله ساده بنظر می رسد، اما بسیاری از خانواده ها در این مرحله مشکل دارند. بسیاری از خانواده ها تمایل دارند که یکی از اعضای خانواده را مقصر مشکل پیش آمده بدانند. درعوض، خانواده ها باید توافق کنند که با چه نوع مشکلی روبروهستند. به عنوان مثال، آیا این یک مسئله ابزاری است که به چگونگی انجام وظیفه توسط اعضای خانواده مربوط می شود یا یک مسئله عاطفی؟ در بعضی موارد ممکن است شامل هر دو نوع باشد. خانواده ها ممکن است مشکل ابزاری را شناسایی کنند اما جنبه احساسی را درنظر نگیرند و متعجب شوند که چرا مسئله حل نشده است. یکی از اعضای خانواده ممکن است احساس کند که احساسات وی شنیده نشده و یا مورد توجه قرار نگرفته است و تا زمانی که با احساسات آسیب دیده او درست برخورد نشود، موافقت نمی کند که با راه حل همراه شود، بنابراین خانواده ها باید شناسایی مشکل و توافق را به عنوان اولین گام در حل مسئله انجام دهند. در این مرحله باید از تکنیک بارش فکری استفاده شود. یعنی هر یک از اعضای خانواده هر فکری که برای رفع مشکل به ذهنشان می آید را مطرح کنند و یک نفر تمام راهکارهای پیشنهادی را بنویسد. هیچ راهکاری نباید در این مرحله رد یا تایید شود. همچنین توجه داشته باشید که در این مرحله افکار نباید از فیلتر رد شوند و تمام راه حل ها حتی مسخره ترین و یا غیر ممکن ترین راهکارها نیز باید بدون هیچ انتقادی نوشته شود. مشارکت همه اعضاء خانواده نیز در این مرحله بسیار حائز اهیمت است. این مرحله رویکردهای بدیع و یا خلاقانه برای حل مشکل و مشارکت همه اعضا را ترویج می دهد. راه حل ها باید به دو نوع مسئله ابزاری و عاطفی تقسیم شوند و همچنین همه اعضای خانواده که تحت تاثیر مسئله هستند را شامل بشوند. مرحله ارزیابی با درنظر گرفتن عواقب بالقوه هر راه حل پیشنهادی واقع بینانه ای، تسهیل می شود. با بحث درمورد جوانب مثبت و منفی هر راه حل پیشنهادی، اعضای خانواده می توانند تاثیرات احتمالی هر یک را بیان کنند. در این مرحله هنوز اختلاف نظرهایی وجود دارد، اما اعضا خانواده باید بیشتر به جزئیات خاص راه حل بپردازند تا تعارض مستقیم بین فردی. بهتر است هر کس، مزایا و معایب راه حل ها را یادداشت کند. در این مرحله پیس از گذراندن و رفع اعتراضات اعضای خانواده، مشخص می شود که تنها یک یا دو راه حل واقعا عملی هستند. در حالت ایده آل، انتخاب نهایی یک راه حل با توافق همه اعضا صورت می گیرد که البته گاهی اوقات توافق همگنی به وجود نمی آید و باید راهکاری که بیشترین رای را دارد انتخاب شود. در چنین مواردی انسجام و تعهد خانواده در حل مشکلات خانواده انگیزه را برای همه فراهم می کند تا یک راه حل را امتحان کنند، حتی اگر آن راه حل، انتخاب و گزینه اول همه نباشد. گفتنی است لازمه پیمودن این مرحله به درستی و اتخاذ یک تصمیم نهایی، داشتن مهارت ارتباط موثر است. وقتی روی راه حلی به توافق رسیدید، دقیقا نحوه کار را برنامه ریزی کنید. برنامه ریزی شما میتواند شامل نکات زیر باشد: همچنین کودک شما ممکن است به بازی یا نقش مربیگری نیاز داشته باشد تا از راه حل خود اطمینان یابد. به عنوان مثال، اگر او بخواهد درگیری خود را با یک دوست حل کند، بهتر است که با شما آنچه را که می خواهد بگوید را تمرین کند. پس از انتخاب راه حل ، یک برنامه اجرایی دقیق لازم است تا مشخص شود دقیقاً چه کسی چه کاری و در چه زمانی این کار را انجام می دهد. پیگیری راه حل ممکن است دشوار باشد. حرف یک چیز است،عمل چیز دیگریست. برنامه ریزی برای جلسات یا گفتگوها برای ارزیابی چگونگی عملکرد راه حل ضروری است. به طور معمول یک راه حل اولیه فقط تا حدی اجرا می شود و فقط تا حدی موثر است. از جلسات بعدی برای بررسی مجدد راه حل و در نظر گرفتن تعدیلاتی که باعث بهبود آن می شود استفاده کنید. وقتی اعضای خانواده شروع به دیدن مزایای حل مشکلات خود می کنند ، انگیزه آنها برای شرکت در فعالیت های حل مسئله افزایش می یابد. آخرین مرحله در روند حل مسئله ارزیابی موفقیت برنامه خانواده است. این مرحله شامل بررسی آنچه اتفاق افتاده به منظور یادگرفتن از شرایط است. این بررسی به خانواده کمک می کند تا ارزیابی کنند چه عواملی در حل این مساله موثر بود و برای برنامه ریزی های بعدی خود، تجربه کسب کنند. والدینی که مهارت حل مسئله را به فرزندان خود آموزش می دهند، تاب آوری را در فرزندان خود نیز تقویت می کنند. در خیلی از مواقع، در یک موقعیت خاص بیش از یک مسئله وجود دارد و شما باید بتوانید آنها را جدا کنید و به صورت جداگانه با آنها روبرو شوید. به عنوان مثال، یک کودک اسباب بازی کودک دیگر را به زور می گیرد و کودک دیگر با ضربه زدن به کودک اول واکنش نشان می دهد. در این مثال شما دو مشکل دارید: گرفتن اساب بازی و ضربه زدن به کودک. اگرچه شما باید بلافاصله به آرام کردن کودکی که مورد اصابت قرار گرفته است بپردازید، اما ابتدا باید عملیاتی که باعث این آشوب شده است را نیز شناسایی کنید و با آن مقابله کنید. پس از آن، می توانید به مشکلات دیگری( مانند رسیدگی به کودک آسیب دیده) که از واکنش به مشکل اولیه ایجاد شده است، بپردازید. بعلاوه می توانید به نوبت از دو کودک، آنچه اتفاق افتاده است را بپرسید و اجازه دهید هر کدام از منظر خود وقایع را توضیح دهند. سپس به آنها بگویید که این مشکل به وجود آمده را به عنوان اعضای یک گروه باید حل کنند. در اینجا شما باید به آنها کمک کنید تا در ابتدا مشکل گرفتن اسباب بازی را حل کنند و سپس از مهارت حل مسئله برای ایجاد گزینه های جایگزین برای ضربه زدن به شخص دیگر استفاده کنند.مشکلات و راهکارها در مهارت حل مسئله با خانواده
انواع مشکلات خانوادگی
انواع واکنش های خانواده در هنگام بروز مشکلات
چرا توانایی حل مسئله و تصمیم گیری اهمیت دارد ؟
قوانین پایه و اساسی در حل مسئله
چگونگی حل مسئله و تصمیم گیری
جدا کردن مسائل
خانواده ای مجهز به مهارت حل مساله
0 پیام ها
جدیدترین