همدلی یک موهبت است
هنگامی که دوستان، همکاران و خانواده شما درباره مشکلاتشان با شما صحبت میکنند، یا هنگامی که با احساسات و افکار دیگران روبرو میشوید، واکنش شما چیست؟ آیا به احساسات و تجربیات آنها اهمیت میدهید و تلاش میکنید به آنها کمک کنید؟ به عبارت دیگر، آیا پاسخ شما به چنین شرایطی همدلانه است؟
همدلی واژهای است که مردم در مکالمات روزمره خود از آن استفاده و به عنوان حسی مثبت از آن یاد میکنند. این تجربه معمولا به معنی توانایی فهم احساسات دیگران، دیدن امور و مسائل از جایگاهی که آنها مینگرند و گذاشتن خود به جای آنهاست و یکی از عناصر کلیدی هوش هیجانی به شمار میرود. اهمیت همدلی از آن روست که محرک انجام آن نه اجبار بیرونی، بلکه احساسات و تجربه درونی انسان است.
بر اساس دادهها ۹۸ درصد مردم میتوانند همدلی با دیگران را تجربه کنند و به جز مواردی خاصی مثل افراد روانپریش، خود شیفته و جامعهستیز که قادر به درک دیگران نیستند، همدلی تجربهای است که احتمال بروز آن در زندگی بسیاری از افراد وجود دارد.
عناصر همدلی ، همراهی در روابط بین فردی
این عنصر همان مفهومی است که اکثر مردم همدلی را با آن معنا میکنند. در قالب این عنصر افراد احساسات و دیدگاههای دیگران را حس می کنند و به نگرانیهای دیگران توجه نشان میدهند. همچنین آنها نشانه های عاطفی را درک میکنند، خوب گوش می دهند و برای ارتباطات غیر کلامی اهمیت قائلند. آنها نسبت به امور مختلف حساسیت نشان میدهند و دیدگاههای دیگران را درک میکنند و تلاش میکنند به دیگران کمک کنند.
اگر کسی به تجربه چنین احساساتی متمایل باشد، همه جزئیات این عنصر در او قابل دستیابی و پیشرفت هستند. با این حال برخی افراد ممکن است شاخکهای احساسی خود را خاموش کنند تا از درگیر شدن در احساسات و مشکلات دیگران در امان بمانند.
- توسعه دیگران
توسعه دیگران به معنای اهمیت به نیازها و نگرانیهای دیگران و کمک به آنها به گونهای است که ظرفیتهای بالقوه خود را تحقق ببخشند. افراد دارای مهارت در این زمینه معمولاً:
به خاطر نقاط قوت و موفقیت دیگران به آنها پاداش میدهند، آنها را تحسین میکنند و بازخوردهای سازندهای در جهت پیشرفت بیشتر به آنها میدهند. این افراد همچنین وظیفه راهنمایی و مربیگری دیگران را برعهده میگیرند تا به رشد آنها کمک کنند.
- سرویسدهی
در موقعیت شغلی، سرویسدهی به معنی اولویت قرار دادن نیازهای مشتریان و جستجوی راه هایی برای بهبود رضایت و وفاداری آنها است.
کسانی که چنین دیدگاهی دارند برای مشتریان تلاش بسیاری میکنند. آنها نیازهای مشتریان را درک میکنند و برای کمک به آنها از انجام هیچ کاری دریغ نمیکنند. بدین ترتیب، آنها می توانند به “مشاوری قابل اعتماد” برای مشتریان تبدیل شوند و رابطهای طولانی مدت بین مشتری و سازمان ایجاد کنند.
همچنین بسیاری از موقعیت های غیرشغلی وجود دارد که میتوان به هر طریقی به دیگران کمک کرد. قرار دادن نیازهای دیگران در مرکز به فرد این توانایی را میدهد که موقعیت را از جهات مختلف در نظر بگیرد و پشتیبانی و کمک مفیدتری ارائه دهد.
- استفاده از تنوع
استفاده از تنوع به معنای توانایی ایجاد و توسعه فرصتهای متفاوت برای افراد مختلف است. در قالب این عنصر شما با همه افراد یکسان رفتار نمیکنید و نحوه تعامل خود با دیگران را متناسب با نیازها و احساسات آنها تنظیم میکنید.
افرادی که چنین مهارتی دارند بدون توجه به گذشته دیگران، به همه احترام میگذارند و با همه ارتباط خوبی دارند. عموما، آنها تنوع را فرصت میدانند و معتقدند تیمهای متنوع بسیار بهتر از تیمهای همسان کار می کنند.
آنها همچنین عدم تساهل، تعصب و کلیشهها را به چالش میکشند و فضایی ایجاد میکنند که برای همه سرشار از احترام باشد.
نشانههای همدلی و همدردی کودکان
برخی رفتارها و نشانههایی که همدل بودن شما را نشان میدهد از این قرار است:
- شما شنونده خوبی برای صحبتهای دیگران هستید.
- دیگران معمولا درباره مشکلاتشان با شما صحبت میکنند.
- شما در درک کردن احساسات دیگران خوب هستید.
- شما بسیاری از مواقع به آنچه دیگران فکر میکنند میاندیشید.
- اکثرا افراد برای گرفتن مشاوره به سراغ شما میآیند.
- شما معمولا ذهنتان درباره اتفاقات بد درگیر میشود.
- شما تلاش میکنید به دیگران که رنج میبرند کمک کنید.
- شما در تشخیص زمانی که افراد صادق نیستند خوب هستید.
- شما در موقعیتهای اجتماعی گاهی احساس خستگی و درگیری ذهنی میکنید.
- شما عمیقا به دیگران اهمیت میدهید.
- شما گاهی در تعیین مرز در روابط خود با دیگران مشکل دارید.
انواع همدلی
انواع گوناگونی از همدلی وجود دارد که افراد میتوانند تجربه کنند:
- همدلی عاطفی: همدلی عاطفی شامل توانایی درک احساسات فرد دیگر و پاسخ مناسب به احساسات او است . چنین درک عاطفی ممکن است منجر به نگرانی شما در مورد خوب بودن حال فرد دیگر شود، یا ممکن است به احساس پریشانی شخصی شما منجر شود.
- همدلی بدنی: همدلی بدنی نوعی واکنش فیزیکی در پاسخ به تجربه دیگران است. درواقع، مردم گاهی اوقات از نظر جسمی احساسات دیگران را تجربه میکنند. برای مثال، وقتی میبینید شخص دیگری خجالت میکشد ، ممکن است شما نیز سرخ شوید یا احساس ناراحتی معده کنید.
- همدلی شناختی: همدلی شناختی توانایی درک وضعیت روانی دیگری و آنچه که ممکن است در واکنش به موقعیتهای مختلف فکر کند است. این نوع از همدلی مربوط به مفهومی است که روانشناسان از آن به عنوان تئوری ذهن یاد میکنند.
فواید همدلی
انسانها مطمئناً قادر به نشان دادن رفتارهای خودخواهانه و حتی بیرحمانه هستند. اگر هر روز به صفحات روزنامهها بنگرید به سرعت با اقدامات بیرحمانه، خودخواهانه و شنیع دیگران روبرو خواهید شد. پرسش این است که چرا همه انسانها دائما مرتکب چنین رفتارهای خودخواهانه ای نمیشوند؟ چه چیزی باعث می شود که شما درد دیگری را احساس کنید و با مهربانی پاسخ دهید؟
دلی چنین موضوعی فواید مختلفی است که در بروز همدلی وجود دارد:
- همدلی به شما امکان میدهد با دیگران ارتباط اجتماعی برقرار کنید. با درک آنچه دیگران فکر و احساس میکنند، شما قادر به پاسخگویی و واکنش مناسب در موقعیتهای مختلف اجتماعی هستید. تحقیقات نشان داده است که داشتن روابط اجتماعی برای سلامت جسمی و روانشناختی مهم است.
- همدردی با دیگران به شما کمک میکند تا احساسات خود را مدیریت کنید. تنظیم عاطفی از این جهت مهم است که به شما امکان میدهد احساسات خود را، حتی در مواقع استرس شدید مدیریت کنید، بدون اینکه بیش از حد دچار فشار شوید.
- همدلی باعث رشد و گسترش رفتارهای کمککننده می شود. نه تنها وقتی شما احساس همدلی با دیگران میکنید رفتارهای مفیدی را انجام میدهید، بلکه افراد دیگر نیز وقتی احساس همدلی می کنند مایلند به شما کمک کنند.
عوامل موثر در بروز همدلی
به نظر میرسد همدلی ریشه عمیقی در مغز، بدن و تاریخ تکاملی ما دارد. اشکال ابتدایی همدلی در اجداد اولیه ما، سگها و حتی موشها مشاهده شده است. همچنین دانشمندان حدس میزنند که برخی از جنبههای همدلی را می توان در اثر نورون ها دانست، سلول هایی در مغز که نسبت به برخی از شرایط و موقعیتها واکنش نشان میدهند.
همه افراد در هر شرایطی احساس همدلی را تجربه نمیکنند. همچنین بعضی از افراد ممکن است به طور کلی احساسات و همدلی بیشتری نشان دهند. در مجموع اما مردم متمایلند نسبت به برخی افراد همدلی بیشتری داشته باشند و نسبت به برخی دیگر همدلی کمتری.
برخی از دلایلی که باعث وجود چنین تمایلی بین افراد میشود از این قرار است:
- افراد چگونه درباره دیگری فکر میکنند
- دیدگاه افراد درباره رفتار و اخلاق دیگری چیست
- افراد چه چیزی را درباره دیگری سرزنش میکنند
- تجربیات گذشته و انتظارات
پژوهشها نشان میدهد که بین زنان و مردان نیز در تجربه و نشان دادن همدلی تفاوت وجود دارد. به طور کلی زنان در تستهای مربوط به همدلی نمره بالاتری میآوردند و بر اساس تحقیقات میزان همدلی شناختی در زنان بیشتر است.
بر اساس دیگر دادهها به نظر میرسد دو عامل اصلی در ابتداییترین سطح، در توانایی تجربه همدلی موثر هستند: ژنتیک و اجتماعی شدن.
والدین ژن هایی را منتقل می کنند که در شخصیت کلی افراد سهم دارند، از جمله تمایل به همدردی، همدلی و شفقت. از طرف دیگر، مردم همچنین توسط والدین، همسالان، گروهها و جامعه اجتماعی می شوند. نحوه برخورد افراد با دیگران و همچنین احساس آنها در مورد دیگران اکثرا بازتاب اعتقادات و ارزشهایی است که در سنین کم به آنها القا شده است.
موانع همدلی
دلایلی که موجب میشود مردم گاهی اوقات همدلی نکنند شامل تعصبات شناختی، غیرانسانیسازی و سرزنش قربانیان است.
تعصبات شناختی
بعضی اوقات نحوه درک افراد از جهان پیرامون تحت تأثیر بعضی تعصبات و سوگیریهای شناختی قرار می گیرد. به عنوان مثال، مردم اکثرا عدم موفقیت دیگران را به عوامل داخلی و خصوصیات و شخصیت آنها نسبت میدهند، در حالی که نقص و ایرادات خود را نتیجه عوامل خارجی می دانند.
این سوگیریها می تواند درک همه عواملی که در ایجاد یک وضعیت تأثیرگذار هستند را دشوار کند و باعث می شود افراد نتوانند از منظر فرد دیگر شرایط را ببینند.
غیرانسانیسازی
گاهی انسانها تصور می کنند افرادی که با آنها متفاوت هستند مانند آنها احساس و رفتار نمی کنند. این امر به ویژه در مواردی که دیگران از نظر جسمی فاصله دارند رخ میدهد.
مثلا هنگامی که افراد گزارشهای مربوط به یک فاجعه یا درگیری در یک سرزمین خارجی را مشاهده میکنند، اگر فکر کنند کسانی که رنج میبرند تفاوت اساسی با خودشان دارند، ممکن است کمتر با آنها احساس همدلی کنند.
سرزنش قربانی
گاهی اوقات هنگامی که دیگری اتفاق وحشتناکی را تجربه کرده باشد، مردم او را مقصر شرایطش می دانند. به همین دلیل است که معمولا از قربانیان جرایم پرسیده میشود که برای جلوگیری از وقوع جرم چه اقداماتی را انجام دادهاند.
این گرایش ناشی از باور به این نکته است که جهان مکانی عادلانه و منصفانه است. مردم می خواهند باور كنند كه دیگران آنچه را كه سزاوار آن هستند، بدست میآورند و لیاقت آنچه كه تجربه میکنند را دارند. این تفکر باعث میشود که آنها تصور كنند چنین اتفاقات وحشتناكی هرگز برای خود آنها رخ نخواهد داد.
چرا همدلی و درک دیگران مهم است ؟
چرا همدلی مهم است؟
- زندگی شخصی:
روابط سالم به پرورش، مراقبت و درک نیاز دارد. رابطه دوستی یا عاشقانهای که فاقد همدلی و تفاهم باشد، به زودی با مشکل روبرو میشود. وقتی فردی در رابطه فقط به منافع خود فکر کند، طرف دیگر رابطه از این موضوع رنج میبرد.
اگر زن یا مرد از دیدن امور از دید طرف مقابل چشم پوشی کند، احتمالاً مشکلات زناشویی در زندگی آنها به وجود میآید. هیچ دو نفری قرار نیست دقیقاً یکسان فکر کنند و هیچ دو نفری هم احساسات یکسانی را تجربه نخواهند کرد. دو نفر در یک رابطه ایده های شخصی، تجربیات زندگی و درگیریهای متفاوتی دارند. بدون وقت گذاشتن و برقراری ارتباط با احساسات و دیدگاه های یکدیگر، افراد احتمالاً احساس بی مهری و بی توجهی در رابطه عاطفی را تجربه میکنند.
- زندگی شغلی:
- برای بسیاری از افراد، محل کار مکانی برای کار گروهی است. صرف وقت برای ارتباط با همکاران در اموری که به تلاش گروهی نیاز دارد، بسیار مهم است.
- حتی اگر افراد به طور خاص روی پروژهای مشترک کار نمیکنند، باز هم کنار آمدن با همکاران اهمیت بسیاری دارد.
- استفاده از همدلی بخشی حیاتی از یک رابطه کاری مفید و اثربخش است.
- بدون این احساس امکان بروز درگیری و اختلاف در محیط شغلی افزایش پیدا میکند.
احساس و تجربه همدلی برای مدیران نیز بسیار اهمیت دارد. مدیرانی که فاقد همدلی هستند، ممکن است با کارمندان خود ناعادلانه رفتار کنند. همچنین آنها ممکن است کارمندان را به کار و وظایف فراتر از حد سالم و معقول وادار و یا هنگام اشتباه یک کارمند خشن و سخت گیر با او برخورد میکنند.
همدلی بالا در محل کار با افزایش عملکرد، افزایش فروش و مهارتهای رهبری و مدیریت بهتر مرتبط است.
- زندگی در جهان:
- همدلی از منظر جهانی بسیار مهم است، به ویژه هنگامی که منجر به شفقت و دلسوزی شود.
- چنین احساسی باعث میشود مردم هنگام وقوع فاجعه برای کمک به یکدیگر تلاش کنند.
- در چنین شرایطی مردم به دنبال کمک به افرادی هستند که شاید تا کنون آنها را ندیدهاند، چرا که میدانند شاید روزی خود انها نیز به کمک دیگران احتیاج پیدا کنند.