قاطعیت در بیان درخواست از دیگران

قاطعیت در بیان درخواست از دیگران
قاطعیت در بیان درخواست از دیگران

قاطعیت در بیان درخواست از دیگران, قاطعیت معمولا به معنای کنترل رفتار خود بدون تلاش برای کنترل رفتار شخص دیگری است. به عنوان مثال، وقتی نه می گویید، حق خود را تصدیق می کنید که تصمیم بگیرید چه رفتاری خواهید کرد یا چه رفتاری را انجام نخواهید داد.

تعیین این مرز برای شخص غیر قاطع می تواند بسیار دشوار باشد.

وقتی ما از افراد دیگر درخواست می کنیم، شرایط پیچیده تر می شود. در نگاه اول، به نظر می رسد که ما سعی در کنترل رفتار آنها داریم.

به عنوان نمونه “من می خواهم وقتی از ماشین من استفاده می کنی بنزین آن را پر کنی”. اگرچه در واقعیت، ما به سادگی آنچه را که دوست داریم رخ دهد، بیان می کنیم.

در واقع ما دیگران را از خواسته های خود آگاه می کنیم و اینکه آنها با درخواست ما همراه می شوند یا نه را بر عهده خودشان می گذاریم.

بعلاوه دیگران همواره اعمال خود را کنترل می کنند. ما نیز علاوه بر حفظ کنترل اعمال خود، واکنش هایی نسبت به قبول کردن یا قبول نکردن خواسته هایمان توسط دیگران نشان می دهیم.

در ادامه مثال قبل ” در غیر این صورت من در آینده تمایل کمتری به قرض دادن ماشین به تو خواهم داشت.”

بسیاری از افراد هنگام درخواست کردن کاملا منفعل عمل می کنند. آنها احساس می کنند حق ندارند چیزهایی را بخواهند. برای مثال” من نمی توانم از او بخواهم ماشین شخصی مرا با بنزین پر کند. بیان این درخواست، بی ادبی خواهد بود.”

همچنین این افراد ممکن است از عواقب درخواست کردن ترس داشته باشند.

“اگر او نه بگوید چه”؟

“چه می شود اگر آنها فکر کنند درخواست احمقانه ای کردم؟”

” اگر من بی منطق باشم چه”؟

افراد منفعل معمولا حتی اگر کاملا درخواست منطقی داشته باشند از درخواست کمک خودداری می کنند. آنها امیدوارند که دیگران به طور اتفاقی متوجه نیاز آنها شوند و آن را فراهم کنند.

وقتی این اتفاق نیوفتد آنها احساس ناراحتی و نا امیدی می کنند.

برخی افراد بیش از حد پرخاشگر هستند. آنها به خود حق می دهند که رفتار دیگران را کنترل کنند و بنابراین تصور می کنند که درخواست های آنها پذیرفته می شود.” دفعه دیگر که با ماشین من بیرون میری باید باک بنزین را پر کنی”. افراد پرخاشگر به اندازه مطالبات، درخواست نمی کنند. 

” یک بطری آب برای من تهیه کن، باشه؟”

اگر دیگران ابن درخواست را قبول نکنند، یا این کار را ضعیف یا کند انجام دهند، این افراد عصبانی می شوند. عصبانیت می تواند نشانه احساس خطر باشد. آنچه در اینجا مورد تهدید قرار می گیرد، توهم فرد پرخاشگر از کنترل آنها بر دیگران است.

از طرفی، برخی افراد وقتی درخواستی دارند، به صورت منفعل–پرخاشگرانه  رفتار می کنند. آنها نه مستقیم درخواست می کنند و نه مستقیم تقاضا می کنند.

در عوض، آنها  شرایط را تنظیم می کنند تا دیگران را مجبور کننند آنچه را که می خواهند انجام دهند. “می دانم، من  با ماشین  بدون بنزین  در خیابان می مانم.” پس فرد مقابل مجبور می شود که بنزین ماشین را پر کند.

در ادامه توجه شما را به مثال دیگری از این نوع رفتار جلب می کنم.

“عزیزم من سعی داشتم یک نوشیدنی دیگر برای خودم تهیه کنم، اما زانوی من بسیار درد می کند.”   گاهی اوقات این روش موثر است.

اگرچه دیگران معمولا راحت تر از آنچه فرد منفعل–پرخاشگر تصور می کند، بر آنها اعمال نفوذ می کنند.

همچنین ممکن است از آنها تقلید کرده (احساس کنند که رفتارشان موجه هست) و منفعل-پرخاشگر شوند. “عزیزم به نظر نمی رسد نوشیدنی ات را پیدا کنم.”

بعلاوه از آنجا که استراتژی منفعل-پرخاشگرانه شامل کنترل رفتار دیگران است، در نهایت احساس درماندگی و اضطراب را تقویت می کند.

بنابراین چگونه می توانیم راحت تر درخواست های خود را بیان کنیم؟ در ادامه به  چند نکته  برای قاطع بودن در بیان درخواست ، اشاره می کنیم.

باید به این نکته توجه کنید که نباید نگران احساسات یا حقوق دیگران باشید. (شما می خواهید قبل از اینکه واقعا سوال کنید احساسات و حقوق  آنها را درنظر بگیرید، اما در این مرحله باید بدانید که واقعا خودتان چه می خواهید).

اگر عادت دارید موضع منفعلانه ای بگیرید ممکن است دریابید که دانستن آنچه واقعا می خواهید دشوار است، چه رسد  به درخواست آن.

۲ـ سپس قبل از درخواست خود، تصمیم بگیرید که با توجه به شرایط درخواست شما واقعا منطقی است یا نه.

سعی کنید حقوق خود را دست کم نگیرید. اگر معمولا منفعل هستید، ممکن است احساس بی ادبی کنید که یک درخواست کاملا منطقی را  ارائه دهید.

” نه، خیلی بی ادبانه خواهد بود اگر از او بخواهم صحبت در طول سمفونی را متوقف کند.”

۳ـ هنگام پرسیدن عذرخواهی نکنید.

شما حق دارید تقریباً هر چیزی را بخواهید به شرطی که تشخیص دهید طرف مقابل نیز حق رد کردن درخواست را دارد.

با عذرخواهی به شخص می گویید ، “من واقعاً احساس نمی کنم که حق دارم این کار را برای من انجام دهی ، اما ….”

از کنار گذاشتن خودتان به عنوان بخشی از درخواست اجتناب کنید. مثلا:  “ببخشید ، اما به نظر می رسد امروز بیش از حد بی نظم شده ام و نمی توانم جای پارک پیدا کنم. می توانی مرا راهنمایی کنی؟ ” درعوض ، سعی کنید تا حد امکان سرراست بپرسید.

۴ـ در خواست خود را به عنوان یک درخواست عنوان کنید نه به عنوان یک نیاز

ارائه درخواست به روشی که به نظر می رسد دیگران موافقت می کنند بسیار خوب است، اما اطمینان حاصل کنید که همچنان یک درخواست است.

«آیا می توانم مجوز شما را ببینم؟» توجه داشته باشید که درخواستان به صورت سوال بیان نشده باشد. برای نمونه «دوست دارم یک لیوان آب بخورم،لطفا» «لطفا در راه برگشت، باک بنزین ماشین را پر کنید.»

در ادامه میخواهیم چند تکنیک افزایش قاطعیت را بررسی کنیم تا همانطور که گفته شد به روش موثرتری درخواست هایمان را بیان کنیم.

توصیف کردن(describe) ، بیان کردن(express) ، مشخص کردن(specify) و نتیجه گرفتن(outcome) چهار مرحله در ایجاد یک درخواست قاطع است.

هدف این است که شرایط را تنظیم کنید. بگویید چه چیزی اشکال دارد، درخواست خود را مطرح کنید و نتیجه را پیش بینی کنید. تفکر با توجه به تکنیک(DEMO) ارائه درخواست را بسیار آسان تر می کند و باعث می شود درخواست بهتر توسط فرد دیگر شنیده شود.

بیایید هر مرحله را با جزئیات بیشتری در نظر بگیریم.

۱ـ توصیف کردن

قبل از درخواست خود شرایط را تعریف کنید. تا جایی که میتوانید بدون سخنرانی طولانی و شفاف باشید.

چند مثال

«قبل از سرو شام کار های زیادی باید صورت بگیرد.»

«از اخرین دفعه ای که باهم بیرون رفتیم زمان زیادی میگذرد.»

«من متوجه شدم چمن نیاز به برش دارد.»

اگر درخواست شما مربوط به رفتار شخص دیگری است ، به جای شخصیت یا انگیزه های شخص ، بر رفتار تمرکز کنید.

خوب نیست بگویید«تو تنبل و کم توجه هستی.»

بهتر است بگویید«تو هنوز کارهای روزمره ای را که هفته گذشته برای انجام آن توافق کرده ای را انجام نداده ای.»

خوب نیست بگویید «شما کمتر از حق من به من حقوق می دهید.،چون فکر میکنید از دادن آن میتوانید طفره بروید.»

بهتر است بگویید« من به اندازه سایر افرادی که این شغل را دارند حقوق دریافت نمی کنم.»

رفتار دیگران کمتر از انگیزه یا شخصیت آنها قابل بحث است. کارهای روزمره یا انجام شده است یا نشده است. یا کمتر از سایرین حقوق می گیرید یا نمی گیرید.

جای بحث دارد که آیا کار سخت به دلیل تنبلی انجام نشده است یا اینکه حقوق کم به دلیل طمع کارفرمای شما است.

هدف شما این است که یک درخواست کنید، نه اینکه شخص مقابل را به بحث دعوت کنید. همچنین متهم کردن شخص به داشتن ویژگی شخصیتی منفی یا انگیزه ضعیف احتمالاً باعث نشان دادن واکنش دفاعی می شود و در مقابل بقیه پیام شما مقاومت می کنند. همیشه بر رفتار تمرکز کنید.

۲ـ بیان کردن

این مرحله دوم در گفتن درخواست شماست. احساس خود را در این شرایط بیان کنید. در اینجا چند نکته وجود دارد:

  • ۱ـ احساسات خود را به وضوح بیان کنید، آنها را عمل نکنید.
  • در این مرحله از اجازه دادن به دیگران برای تاثیر گذاشتن بر روی احساسات خود اجتناب کنید. برای مثال « در حال حاضر احساس ارزشمندی نمی کنم.» بهتر است به جای آن بگویید« من دیگر تحمل نمی کنم. تو بسیار خودخواه هستی.» این گفته، نتیجه بهتری خواهد داشت.

  • ۲ـ بر نکات مثبت تأکید کنید.

کمی بیشتر روی احساسات مثبتی که دوست دارید احساس کنید تمرکز کنید تا احساسات منفی که در حال حاضر احساس می کنید.

گاهی اوقات کاملاً مناسب است که بگوییم ، ” من وقتی این اتفاق می افتد بسیار عصبانی می شوم.” اما اغلب می تواند مفیدتر باشد که بگوییم ، ” من احساس می کنم آنقدر که دوست دارم به تو نزدیک نیستم.”

تأکید بر نکات مثبت بیانگر این است که شما برای رابطه و شخص ارزش قائل هستید اما چیزی (که آن را درخواست می کنید) مانع آن می شود.

  • ۳ـ از قسم خوردن پرهیز کنید.

برخی از افراد تأکید بیش از حد در مورد احساس بدی که در وضعیت معینی دارند، می کنند. دستور کار پنهان این است که آنها می خواهند شخص مقابل احساس گناه وحشتناکی کند.

” وقتی به مهمانی من نیامدی من احساس بی ارزشی کردم، مثل اینکه کل کار اتلاف وقت بود. “

این گونه افراد امید دارند تا با القای احساس گناه باعث شوند طرف مقابل تغییر کند. این معمولاً جواب نمی دهد. حتی وقتی کارساز باشد، اغلب به رابطه آسیب می زند. احساس خود را بیان کنید، اما آن را بزرگ نکنید.

بعضی اوقات می توانید مرحله بیان کردن را رد کنید. به عنوان مثال اگر به دنبال جای پارک هستید ، لازم نیست بگویید که چقدر احساس اضطراب می کنید.

۳ـ تصریح کردن

این زمانی است که شما درخواست خود را مطرح می کنید. آنچه دوست دارید اتفاق بیفتد را مشخص کنید.

چند راه حل :

  • ۱ـ زودتر از موعد تصمیم بگیرید که چه می خواهید.
  • ممکن است در مکالمه با فرد مضطرب باشید و همین امر باعث  شود فکر کردن برای شما دشوارتر شود. بنابراین قبل از شروع، تصمیم بگیرید که چه می خواهید و چگونه درخواست را بیان می کنید.

  • ۲ـ روشن اما مختصر درخواست خود را بیان کنید.

در اغلب شرایط ، درخواست شما نباید بیش از یک یا دو جمله باشد. این یک مثال بد است: “من دوست دارم شما در کمیته نقش فعال تری داشته باشید.” بهتر است بگویید: “من می خواهم شما برای شش ماه آینده از عهده پرداخت کمک های خیرخواهانه برآیید.”

  • ۳ـ درخواست را به صورت مثبت تنظیم کنید.

آنچه را که می خواهید بگویید، نه آنچه را که نمی خواهید.

” من دوست دارم زباله ها تا ساعت هشت خارج شوند” بهتر از این است که بگویید ” در بیرون بردن زباله انقدر تنبل نباش.”

در اینجا به چند نمونه از عبارات” مشخص” اشاره می کنیم:

” من دوست دارم شما سفره شام را بچینید. “

” من می خواهم شما قبل از نیمه شب در خانه باشی.”

” وقتی احساس عصبانیت می کنی، دوست دارم یادداشتی برای من بنویسی که برای چی عصبانی هستی و به چی اعتراض داری.”

هرچه مشخصات شما بیشتر باشد، این فرصت برای شخص دیگر فراهم می شود که با درخواست شما همراه شود.

۴ـ نتیجه گیری 

آخرین مرحله، توصیف نتیجه ای است که در صورت انجام یا عدم همراهی طرف مقابل با آنچه شما پیشنهاد کرده اید همراه خواهد بود.

نتایج و عواقب به چهار دسته: «احساسات،پیامد ،پاداش و تنبه »تقسیم میشود.حال به توضیح هر یک می پردازیم.

  • ۱ـ احساسات

شاید شما به سادگی احساس بهتری داشته باشید. این ممکن است متداول ترین نوع نتیجه گیری شما باشد.

” من واقعاً خیلی احساس بهتری میکنم.”

” اگر این کار را انجام دهی ، فکر می کنم خیلی کمتر تحت فشار قرار خواهم گرفت.”

  • ۲ـ عواقب

بعضی اوقات پیامد شما در دنیای خارج یک اثر مشخص خواهد داشت.

” فکر می کنم به روشی که میگویم پروژه خیلی سریع تر انجام شود و ما می توانیم زودتر استراحت کنیم. “

” آن راه حل موانع بین ما را برطرف می کند و من فکر می کنم که ما بهتر کنار خواهیم آمد. “

  • ۳ـ پاداش
  • در اینجا کاری به عنوان پاداش برای شخص مقابل در عوض قبول کردن درخواستتان انجام می دهید.

” اگر این کار را بکنی ، من این هفته لباس ها را تحویل می گیرم.”

 “اگر چنین است ، می توانید فردا یکی از دوستان خود را برای تماشای فیلم دعوت کنید.”

 “پس پنج شنبه آینده می توانید ماشین را داشته باشید.”

  • ۴ـ تنبیه

شاید اگر آن شخص خواسته شما را انجام ندهد، کاری انجام دهید که دوست نداشته باشد. توجه: شما باید این مورد را بسیار کم (حتی در مورد کودکان) استفاده کنید. بیشتر افراد بیش از حد از مجازات به عنوان راهی برای بدست آوردن خواسته های خود استفاده می کنند.

پاداش معمولاً بسیار موثرتر است. با این حال ، گاهی مجازات مناسب است:

” اگر زباله ها تا هشت شب بیرون نباشند، امشب تلویزیونی وجود نخواهد داشت.”

” اگر شما نتوانید به من وفادار باشید، من مجبور به کاری خواهم شد که نمی خواهم انجام دهم: پایان رابطه.”

با بیان یک نتیجه، یک بار دیگر مسئولیت رفتار خود را بر عهده می گیرید و به دیگران اجازه می دهید مسئولیت رفتار خود را حفظ کنند. شما از دیگران نمی خواهید کاری انجام دهند، زیرا این کار تلاش برای کنترل رفتار آنها است.

در عوض، شما می گویید اگر آنها به طرق خاصی عمل کنند چه چیزی را احساس می کنید و یا چه کاری انجام می دهید. همچنین از دیگران انتظار میرود که تصمیم بگیرند که با اختیار خود چه کار کنند.

به یاد داشته باشید که عواقب منفی اغلب باعث کینه می شوند. مجازات ها در تغییر رفتار کمتر از پاداش ها موثر هستند. در بیشتر شرایط ، زمان اضافی به خود اختصاص دهید تا نتایج خود را به روشی مثبت تنظیم کنید.

اتخاذ “سیاست سه به یک” را در نظر بگیرید. این بدان معنی است که شما تلاش می کنید حداقل سه برابر مجازات و سه برابر انتقاد پاداش بدهید.

و در آخر می توانید با این روش(DESO)  با دوست خود یا به تنهایی درخواست کردن قاطعانه را تمرین کنید.

آیا این مقاله برای شما مفید بود؟

بر روی ستاره‌ها کلیک کنید تا میزان رضایت‌مندی‌تان ثبت شود.

میزان رضایت‌مندی 5 / 5. شمارش آرا 1

هیچ نظری ثبت نشده است! شما اولین نفر باشید ...

0 0 پیام
امتیاز مطلب
0 پیام ها
جدیدترین
قدیمی ترین بیشترین امتیاز
بازخورد درون خطی
نمایش همه پیام ها
0
لطفا دیدگاه خود را بیان کنیدx